آموزش در خانه یا هوم اسکول (Homeschool) چیست؟
در اواخر قرن بیستم، آموزش در خانه به عنوان واکنشی در برابر برنامههای درسی مدارس دولتی در میان اجتماع گستردهای از جوامع غربی رشد کرد. خانوادهها معتقد بودند که آموزش کودکان حق والدین میباشد و نه نهادهای دولتی.
در اواسط قرن نوزدهم، حضور کودکان در مدرسه به قانونی اجباری در ایالات متحده تبدیل شد. تا قبل از به تصویب رسیدن این قانون، یادگیری در کودکان از طریق کارآموزی و فعالیتهای جمعی صورت میگرفت. اما کمی پس از تصویب آن، برخی از والدین و مربیان نسبت به تسلط مدرسه بر یادگیری کودکان واکنش نشان داده و روشهایی جایگزین برای رفع این مساله ارائه دادند. تا قبل از این دوران، آموزش به شکل انفرادی و در قالب آموزش خانگی در ایالات متحده وجود داشت اما استفاده از این اصطلاح در اواخر قرن بیستم رواج پیدا کرد.
آمار دانش آموزان مدرسه خانگی در دنیا
طبق آمار به دست آمده، در بازه زمانی میان سال 1980 تا سال 2010 جمعیت دانش آموزانی که به روش آموزش در خانه تحصیل می کردند از 20 هزار نفر به حدود 1 میلیون و 77 نفر افزایش یافت یعنی حدود 3 درصد از کل کودکان که در سن مدرسه بودند. در همین بازه زمانی، آمار مشابهی در سایر کشورها همچون بریتانیا، استرالیا و هند نیز مشاهده شده است. در قرن بیست و یک، آموزش خانگی در کشورهایی چون چین و کلمبیا نیز به روشی رایج تبدیل شده بود.
آمار دانش آموزان مدرسه خانگی در ایران
متأسفانه آمار دقیقی در این خصوص وجود ندارد اما تعداد دانش آموزان و خانواده هایی که در ایران روش آموزش درخانه را انتخاب می کنند روز به روز در حال افزایش است
علل گرایش به آموزش در خانه
وجه اشتراک کشورهایی که از روش آموزش در خانه برای یادگیری کودکان استفاده میکردند، وجود خلا یا کمبود در آموزش به روش سنتی بود. از طرف دیگر در بسیاری از مدارس توجهی به آموزش رفتارهای اخلاقی صورت نمیگرفت و در مقابل تهدید به خشونت دیده میشد. همچنین روش سنتی در برخورد با کودکانی که در امر یادگیری ضعف (ضعف یادگیری) داشتند و یا از استعداد (استعداد در یادگیری) بیشتری نسبت به سایرین برخوردار بودند نیز ناکارآمد بود.
با این حال، روش آموزش خانگی در برخی از کشورها همچون آلمان و برزیل ممنوعیت دارد. در برخی دیگر چون سوئد با محدودیت مواجه است و تنها با وجود شرایط استثنایی به والدین اجازه آموزش در خانه داده میشد.
نظریه پردازان روش آموزش در خانه
جان هولت، معلم و نویسنده برجسته آمریکایی، ریموند مور و همسرش دوروتی، از نویسندگان برجسته آمریکایی اصلیترین رهبران آموزش در خانه بودند. که آنها در طول دهه های 1960-1970 فعالیت داشتند. اولین مجله در مورد آموزش خانگی با نام رشد بدون مدرسه، توسط جان هولت منتشر شد که ایدهها و گزارشهای ارائه شده از طرف خانوادهها را به اشتراک میگذاشت. هولت معتقد بود که برنامه درسی باید منطبق بر علایق کودک باشد و به والدین توصیه میکرد:
مور و همسرش نیز برنامههای درسی را برای خانوادههای آموزش خانگی ایجاد کردند که دارای سه مرحله بود.
مرحله اول: داشتن مطالعه به صورت آکادمیک (مطالعه آکادمیک) متناسب با شرایط سنی و بلوغ کودک
مرحله دوم: اختصاص دادن زمانی همانند زمان مطالعه آکادمیک به فعالیتهایی مانند کاردستی، نقاشی و . . . که منحصرا با دست انجام میشوند.
و مرحله سوم: مشارکت در انجام کارهای خانه و فعالیتهای اجتماعی که یک ساعت یا بیشتر از یک ساعت در روز به آن اختصاص داده شود.
مدارس مونته سوری، والدورف، کاتولیک رومی و . . . از جمله مدارس خصوصی و مکاتباتی بودند که روش آموزش در خانه را به رسمیت می شناسند. در همین راستا این مدارس برنامههای درسی خود را در اختیار دانش آموزان خانگی قرار دادند.
سیستم آموزشی مونته سوری سیستم آموزشی والدورف |
مسائل حقوقی آموزش خانگی
در اوایل قرن بیست و یک، 40 ایالت از ایالات متحده آمریکا، مقررات آموزش در خانه را به تصویب رساندند. این مقررات در ایالات مختلف دارای تفاوتهایی بود. برخی ایالات از قوانین محدود کنندهای همچون ارائه نمرات آزمونها و سایر ارزیابیها و تایید شدن صلاحیت معلم توسط ایالت، پیروی میکردند. تعدادی از ایالات مقررات متوسطتری داشتند و فقط به ارزیابی حرفهای بسنده میکردند. برخی دیگر مقررات کمتر در حد هماهنگ بودن برنامه والدین و دانش آموزان داشتند.
در کشورهایی چون استرالیا، کانادا، ایرلند، نروژ، بریتانیا و . . . که آموزش در خانه مجاز میباشد، لزومی به داشتن معلمی با مدرک معتبر برای آموزش به کودکان وجود ندارد.
نقدهای وارد شده بر آموزش خانگی
بسیاری از منتقدان روش آموزش در خانه بر این باور هستند که این روش نمیتواند به اندازه آموزش در مدرسه، دانش آموزان را از نظر تحصیلی و اجتماعی آماده کند اما با این حال، طبق مطالعات انجام شده، دانش آموزانی که به روش خانگی آموزش دیدهاند از شرایط بهتری نسبت به سایر دانش آموزان برخوردار هستند. دانش آموزان روش آموزش خانگی در مقایسه با دانش آموزانی که در مدرسه تحصیل میکنند، در آزمونهای پیشرفت دبیرستان و آزمونهای ورودی کالج و دانشگاه میانگین نمرات بالاتری را به خود اختصاص داده بودند.
خانوادههایی که روش آموزش در خانه را برای یادگیری فرزندانشان انتخاب میکنند، به این نکته توجه دارند که کودکانشان در محیطهای اجتماعی با سایر افراد معاشرت کنند. آنها معتقدند که آموزش در خانه به هیچ وجه مانع انسجام اجتماعی و حذف ارتباطات اجتماعی نیست. آموزش در خانه شرایط متنوع و البته متناسب با سبک و شرایط زندگی خانوادگی را برای دانش آموزان فراهم میکند و خانوادهها بسیاری از موضوعات و مباحث مرتبط با استعداد فرزندانشان که در مدارس ارائه نمیشود را به آنها آموزش میدهند.
مطالبی که میتواند برای شما مفید باشد :
راهنمای آموزش در خانه برای والدین |