چرا خانواده‌ها هوم اسکول را برای آموزش فرزندان خود انتخاب می‌کنند؟

انتخاب سیستم آموزشی هوم‌اسکول توسط خانواده‌ها به دلایل مختلفی صورت می‌گیرد که تا حدود زیادی نشان دهنده نوع نگاه والدین نسبت به آموزش، یادگیری و تحصیل کودکانشان است.

همانطور که در مقالات دیگر هم اشاره کرده‌ایم، هوم‌اسکول یا آموزش در خانه اتفاق تازه‌ای نیست و از بدو تولد فرزندان، آموزش به آنها توسط والدین شروع می‌شود اما به عنوان یک رویکرد آموزشی و تحصیلی تقریبا از اواخر قرن بیستم در بسیاری از کشورهای پیشرفته مورد توجه ویژه‌ای قرار گرفت و خانواده‌های زیادی به آن گرایش پیدا کردند. این خانواده‌ها معمولا افرادی هستند که نسبت به تحصیل فرزندانشان حساسیت بیشتری داشته و هر گونه کم و کاستی در روند رشد فرزندانشان را نمی‌پذیرند. و نه تسلیم اقتدار گرایی سیستم آموزشی رسمی و سنتی می شوند و نه درگیر بازی فریبکارانه تبلیغات پر زرق و برق بنگاه‌های تجاری در پوشش موسسات غیرانتفاعی می‌شوند. و ایمان دارند همیشه راهی درست، منطقی و علمی برای تأمین نیازهای تحصیلی فرزندانشان وجود دارد.

در ادامه به بررسی مهمترین دلایل درست گرایش خانواده‌ها به هوم‌اسکول می‌پردازیم.

مهمترین دلایل خانواده‌ها برای انتخاب هوم اسکول :

• توان ذهنی- فکری و سرعت یادگیری فرزندانشان :

کودکان مختلف دارای شرایط ذهنی و فکری متفاوتی هستند، برخی از آنها سریع‌تر یاد می‌گیرند و برخی به زمان بیشتری برای یادگیری نیاز دارند. همچنین هر کودکی ترجیحات یادگیری متفاوتی دارد و با توجه به شرایط فردی‌اش، آموزشی متناسب و مطابق با سطح یادگیری، استعداد و علایق خود را می‌طلبد.

بسیاری از والدین با توجه به شناختی که نسبت به شرایط ذهنی و توان هوشی فرزندان خود دارند، سیستم هوم‌اسکول را متناسب با ویژگی‌های فردی آنها می‌دانند و تمایل دارند تا فرزندانشان مطابق با پتانسیل‌های فکری و ذهنی خود رشد کنند و از هدر رفت انرژی و توان ذهنی آنها جلوگیری کنند. متأسفانه سیستم آموزشی سنتی با عدم توجه به ویژگی‌های منحصر به فرد دانش‌آموزان مختلف و تراکم زیاد دانش‌آموزان در کلاس‌ها و همچنین گنجاندن انبوهی از موضوعات آموزشی غیر کاربردی باعث آسیب‌های فراوانی به دانش‌آموزان از جمله عدم پرورش خلاقیت و حس کنجکاوی، از بین بردن اعتماد به نفس، هدر رفت زمان و انرژی دانش‌آموزان، کند شدن سرعت رشد آنها، کاهش چشم گیری رغبت و انگیزه تحصیلی و بسیاری موارد دیگر می‌شوند. حال سوال مهمی که در این بین مطرح می‌شود این است که چطور می‌توان به آسیب‌هایی که فرزندانمان در سیستم آموزش سنتی دچار آن می‌شوند بی تفاوت بود در حالی که راه برون رفت از آن در دسترس است.

• استعدادها و گرایش‌های علمی-تحصیلی فرزندانشان :

برای بسیاری از خانواده‌ها، پرورش استعداد و علایق فرزندانشان، یک اولویت آموزشی محسوب می‌شود. خانواده‌ها بر این باورند که موفقیت واقعی زمانی اتفاق می‌افتد که فرزندانشان در مسیر درست قرار بگیرند و مسیر درست همان چیزی است که فرزندانشان در آنها استعداد خاصی دارند و یا علاقه و گرایش به آن دارند. بر همین اساس ترجیح می‌دهند تا ساعات آموزشی فرزندانشانبه جای آنکه با انبوهی از موضوعات غیر کاربردی پر شود با موضوعات متناسب با استعداد، علایق و گرایش آنها هدف گذاری و برنامه‌ریزی شود. تا استعداد و توانایی فرزندانشان به حد کمال برسد. این در حالیست که در سیستم آموزش سنتی به جای پرورش استعداد دانش‌آموزان به طور سیستماتیک به سرکوب استعداد دانش‌آموزان پرداخته می‌شود.

• آموزش منعطف و سازگار با شرایط مختلف:

در سیستم آموزشی هوم‌اسکول، هیچ محدودیتی برای یادگیری وجود ندارد. یادگیری در هر زمان و در هر مکانی می‌تواند اتفاق بیفتد. مساله کلیدی خود یادگیری است و اینکه کودکان بتوانند به شکل کامل و درست آموزش ببینند و موضوعی که به آنها اموزش داده می‌شود در وجودشان نهادینه شود.

از طرفی آموزش منعطف، با توجه به شناختی که والدین از روحیات فرزندان خود دارند، مسیر هموارتری را پیش روی آنها قرار می‌دهد تا بهترین موقعیت را از نظر زمانی و مکانی برای یادگیری فرزندانشان فراهم کنند.

سیستم آموزشی هوم‌اسکول دُرویان در سه سطح مختلف محتوا آموزشی ، شیوه یادگیری و همچنین ساعات یا روزهای آموزشی انعطاف‌پذیری کامل داشته که این موضوع ضامن حفظ جایگاه بالای رغبت و انگیزه‌ی تحصیلی در دانش آموزان است.

• ارزش‌ها، باورها و اعتقادات خانوادگی :

آموزش خانگی یک نوع سبک زندگی است که تمامی جوانب زندگی هر فردی را شامل می‌شود و یکی از شاخصه‌های اصلی آن اهمیت دادن به ارزشهای فردی، خانوادگی و اجتماعی است. ارزشها بخش مهمی از هویت فردی، اخلاق و اهداف شخصیتی و اعتقادات هر انسانی را شکل می‌دهند و با توجه به اهمیت زیادی که در زندگی هر فردی دارد، آموزش آن به کودکان برای بسیاری از خانواده‌ها در اولویت سایر آموزشها قرار می‌گیرد. اما واضح است که در سیستم آموزش سنتی یک رویکرد قالب به همگان ارائه شده و احترامی برای تفکرات مختلف قائل نمی‌شوند.

• تاثیر مخرب عوامل محیطی و اجتماعی بر کودکان در محیط مدرسه:

برای بسیاری از والدین، فراهم نمودن شرایط محیطی مطلوبی که آرامش و امنیت اولیه برای آموزش و یادگیری فرزندان را فراهم کند از اهمیت زیادی برخوردار است و چه بسا بسیاری از خانواده‌ها هزینه‌های بالایی را نیز برای فراهم نمودن آن تقبل می‌کنند. کودکان از محیط پیرامون خود و افرادی که با آنها تعامل دارند تاثیر می‌پذیرند و در بسیاری اوقات کنترلی بر رفتارها و مدیریت هیجانات صورت نمی‌گیرد. اگرچه برخی بر این باور هستند که کودکان باید در مواجهه با چالشها قرار بگیرند و با مدیریت آنها آشنا شوند اما بسیاری از خانواده ترجیح می‌دهند تا چالشهایی را پیش روی فرزندانشان قرار دهند که تاثیرات مخرب و جبران ناپذیر بر روی آنها نداشته باشد. به یاد داشته باشید قرار نیست قبل از آنکه فرزندان ما آماده رویارویی با نابسامانی‌ها و کج رفتاری‌ها شده باشند، ایشان را آماج حملات سهمگین و خشونت بار فضای نا بسامان فرهنگی و رفتاری مدارس قرار دهیم.

• شرایط کاری والدین :

خانواده‌های زیادی هستند که با توجه به شرایط کاری، حوزه فعالیت تجاری، و ترددهای زیادی که به شهرها و کشورهای مختلف دارند، آموزش خانگی را برای فرزندان خود انتخاب می‌کنند تا فرزندانشان بتوانند در هر موقعیت و زمانی آموزش و یادگیری خود را توسعه دهند. آموزش خانگی یک سیستم آموزشی منعطف است که به خانواده‌ها اجازه می‌دهد تا مسیر آموزش و یادگیری فرزندان خود را با شرایط مکانی و زمانی مختلف مطابقت دهند.

• اولویتهای آموزشی و مدیریت منابع :

تطبیق دادن اولویتهای آموزشی و مدیریت منابع از دیگر مواردی است که خانواده‌ها را به سمت آموزش خانگی سوق می‌دهد. اولویتهای آموزشی برای برخی از خانواده‌ها بر آموزش و یادگیری مهارتهای کاربردی، مهارتهای منطبق بر استعداد و علاقه کودکان، مهارتهای فردی و اجتماعی و . . . تاکید دارد.

بر همین اساس والدین ترجیح می‌دهند تا فرزندانشان مباحثی را آموزش ببینند که در زندگی واقعی برای آنها فواید بیشتری به همراه داشته باشد، با روحیات و شخصیت آنها سازگار باشد و فرزندانشان بتوانند مدیریت ارتباطات موفقی در زندگی و تعاملات اجتماعی خود تجربه کنند.

مطالبی که می تواند برای شما مفید باشد :