آموزش خانگی
آموزش خانگی کودکان یا هوم اسکولینگ در دنیای مدرن و با وجود تکنولوژی و پیشرفتهای علمی و . . . که در سرتاسر جهان گسترش یافته است، به روش آموزشی جایگزین مدارس سنتی تبدیل شده است که آموزش و یادگیری را فرآیندی منطبق با توانایی، قدرت خلاقیت، استعداد و . . . کودکان در نظر گرفته است.
1. معرفی
هر والدینی خواهان آموزش باکیفیت برای فرزندانشان هستند، آموزشی که بتواند تواناییها را بهبود بخشد، اخلاق را تلقین کند، ارزشها را به همراه داشته باشد و در عین حال فضای یادگیری سرگرم کنندهای را فراهم کند. با این حال، مواردی این چنینی اغلب در اجرای آموزش موسسات رسمی یافت نمیشود. اغلب مدارس رسمی به جای ارتقای مهارتهای زندگی و مهارتهای اجتماعی، به سمت نتیجه نهایی دروس معطوف میشوند و کودک تلاش میکند تا نمرات خوبی را به روشهای مختلف حتی به صورت تقلب کسب کند. علاوه بر این، بسیاری از موارد قلدری در کودکان توسط دوستانی که در این زمینه برتر هستند باعث از دست رفتن روحیه و افسردگی در کودکان میشود.
امروزه والدین به طور فزایندهای آگاه هستند که به جایگزینهای یادگیری نیاز دارند و قادر به ایجاد مدلهای یادگیری متناسب با شخصیت فرزندانشان و وضعیت روانی آنها هستند. این شرط زمانی کاملتر است که دولت توجه جدی به حل مشکلات آموزش و پرورش به ویژه ارائه بودجه معنادار برای آموزش را انجام ندهد.
در واقع آموزش نقش بسیار زیادی در تعیین پیشرفت یک ملت دارد و طبیعی است که هر پدر و مادری دوست دارد آموزش به فرزندانش کیفیت داشته باشد و ایمان و ارزشهای اخلاقی خوب و فضای آموزشی سرگرم کننده برای آنها فراهم کند که غالبا این چیزها در مدارس دولتی یافت نمیشود. با توجه به اینکه مدرسه رسمی به عنوان یک نهاد کامل نیست، پس آموزش جایگزین مورد نیاز است که به حقوق کودکان و آموزش و پرورش توجه کند.
همانطور که میدانیم، Homeschooling مسائلی را که برای آموزش رسمی جایگزین نسبتاً جدید هستند، مطرح میکند. این ایده از والدینی مطرح شده است که فرزندان خود را برای آموزش به موسسه مدرسهای به نام آموزش در خانه میبردند. موسساتی که به نام ترم مدرسه مستقل، یا یادگیری مبتنی بر خانه نیز شناخته میشدند.
آموزش در خانه (مدرسه خانگی) هر روز بیشتر و بیشتر جذاب میشود و بسیاری از والدین در حال تمرین الگوهای این آموزش برای فرزندانشان هستند.آنها احساس میکنند، آموزش الگوی مدرسه در واقع بیشتر از اینکه موفقیت باشد، یک شکست است. فرزندان آنها به سرعت انتظارات آنها رشد نمیکنند و تعداد انگشت شماری از مدارس میتوانند در مسائل فکری، عاطفی، شغلی و معنوی با موفقیت کودکان را آموزش دهند. رویکرد مدرسه، قانونی، رسمی و ساختاری است و تحت تاثیر اجباری که وجود دارد دانش آموزان با احساس افسردگی دست و پنجه نرم میکنند، بنابراین نمیتوان به آنها یک برنامه آموزشی را با سرگرمی، اشتیاق و پر از عشق ارائه داد.
2. بررسی لغوی Homeschool
آموزش، تلاشی آگاهانه و برنامه ریزی شده برای ایجاد فضای یادگیری است و فرآیند یادگیری پروسه ای است که فراگیران به طور فعال پتانسیلهای خود را توسعه میدهند تا قدرت معنوی دینی، خویشتن داری، شخصیت، هوش، شرافت، مهارتهای مورد نیاز خود، جامعه، ملت و دولت را به دست بیاورند.
تعریف آموزش بر اساس قانون حقوق کودک، این مساله را منعکس میکند که فرآیند آموزشی باید نقش فعال فراگیران را در اولویت قرار دهد. معنا و مفهوم اصلی این جمله این است که فرایند آموزشی باید دانش آموزان را به موضوع اصلی برنامه درسی تبدیل کند، نه فقط برنامه درسی را.
به هر کودکی باید این حق و فرصت داده شود تا تعیین کند چه چیزی برای او بهتر است. این امر حاکی از آن است که آموزش و پرورش باید در انتخاب و تعیین برنامه درسی به علایق و نیازهای دانش آموزان توجه کند تا آنها بتوانند تدارک لازم برای زندگی آینده خود، جامعه، ملت و کشورشان را داشته باشند.
از نظر ریشه شناسی، آموزش در خانه کلمهای انگلیسی است که از دو کلمه home و School تشکیل شده است. در فرهنگ لغت انگلیسی، مدرسه در خانه یک فعل است، آموزش در خانه عبارت است از آموزش دادن (به عنوان مثال به یک دانش آموز) در یک برنامه آموزشی خارج از مدارس تاسیس شده. آموزش در خانه به معنای هدایت (مثلاً یک شاگرد) در برنامههای آموزشی خارج از مدارس دولتی و اگرچه به آن آموزش در خانه میگویند اما به این معنی نیست که کودک به طور مداوم در خانه یاد میگیرد. معنای آن این است که کودکان میتوانند در هر مکان و هر زمان از موقعیت و شرایط بدون وجود هیچ محدودیتی یاد بگیرند و این فرآیند یادگیری درست به اندازه زمانی که کودکان در خانه هستند راحت و سرگرم کننده است.
اصطلاحات زیادی برای اشاره به آموزش در خانه استفاده میشود. شرایط آموزش در منزل شامل آموزش خانگی و یادگیری مبتنی بر خانه و در نهایت آموزش بر پایه خانه است. آموزش در خانه زمانی است که والدین تصمیم میگیرند مسئولیت آموزش کودک خود را بر عهده بگیرند.
مفهوم آموزش خانگی و درک فرآیند آن از آموزش، پرورش و خدمات اجتماعی ناشی میشود به این معنا که آموزش ارائه شده یا هدایت شده توسط والدینی انجام میگیرد که از خانه خود به عنوان پایگاهی برای سازماندهی یادگیری فرزندان خود یا شرکت در کلاسهای تخصصی که توسط متخصصان مختلف برگزار میشود استفاده میکنند. فرآیندی که با استفاده از منابع جامع صورت میگیرد. آموزش در خانه آموزشی برای کودکان است که در خانه برگزار میشود، برخلاف مدارس دولتی اعم از دولتی یا خصوصی، این نوع آموزش معمولاً با تأکید بر نقش والدین یا مربیان اجرا میشود.
امروزه جهان وارد دوران مدرن شده است که در آن تمام کارهایی که انسان انجام میدهد توسط فناوری تسهیل میشود. در عصر دیجیتال، خوشبختانه زندگی انسانها به تنوع رنگها است.کارهایی که در گذشته دشوار و حتی غیرممکن به نظر میرسیدند اکنون به واقعیت و امری شدنی تبدیل شدهاند و راحتیهایی که به لطف این فناوری دیجیتال وجود دارد بر رفتار انسان نیز تأثیر گذاشته است.
نزدیکی والدین به فرزندان کاهش یافته است، بنابراین کودکان احساس میکنند دیگر نیازی به توجه والدین ندارند. منطقی است که بگوییم امروز پدر و مادر بودن آسان نیست، زیرا جامعه دستخوش تغییر شده است، تغییری که ارزشهای جدیدی به ارمغان آورده که گاهی با ارزشهایی که والدین در گذشته آموزش دادهاند بسیار متفاوت است. اینجاست که خانواده نقش مثبتی در کمک به رشد کودک ایفا میکند.
در این دوران، آموزش در خانه با تأکید بر انطباق پتانسیل هوش کودکان و رفتار آنها به سمت یادگیری مثبت به ویژه کودکانی که در میان پیشرفتهای تکنولوژیکی و اجتماعی در این عصر مدرن نمیتوانند از نقش خانواده جدا شوند، به یکی از اشکال آموزش جایگزین فوقالعاده تبدیل شده است.
ظهور آموزش در منزل به عنوان یک آموزش جایگزین، پاسخی به ناآرامی عمومی نسبت به آموزش کودکان امروزی مانند آموزش رسمی میشود. محدودیتهای زیادی در ارائه خدمات راهنمایی و مطالعه فردی به کودکان به عنوان یادگیرنده وجود دارد. علاوه بر این، یادگیری کلاسیک اغلب باعث میشود که یادگیرندگان موانع یادگیری داشته باشند که این مساله از عدم توجه زیاد مربیان نشات میگیرد. تصویب مجموعهای از قوانین که برای دانشآموزان بسیار الزام آور است، اعمال نظم و انضباط بیش از حد سفت و سخت و فضای یادگیری بیش از حد رسمی مواردی هستند که بارها و بارها به صورت ناخواسته، خلاقیت فراگیران را تحت فشار قرار میدهد. علاوه بر این، وجود رقابت بین فراگیران نیز باعث میشود که برخی از فراگیران احساس افسردگی کنند به طوری که آموزش کودک بیشتر به شکل بار آموزشی دیده میشود و نه به عنوان یک ضرورت.
انتخاب آموزش در منزل بر اساس تعداد والدینی است که از سیستم آموزشی ناراضی هستند و نتایج در آموزش رسمی، والدین را تشویق میکند تا کودکان را در خانه آموزش دهند. با وجود چرخش مکرر برنامه درسی و خشونتی که در مدارس وجود دارد، دانش آموزان ملزم به انجام تکالیفی هستند که زیاد هستند و علاوه بر این، ساعات حضور در مدرسه نیز طولانی است.
عمده ترین دلایلی که والدین سیستم آموزش در خانه را انتخاب میکنند:
- نگرانی آنها از محیط مدارس مانند ایمنی، مواد مخدر و فشار منفی همسالان
- ناراضی بودن آنها از آموزش آکادمیک در مدارس
- داشتن موقعیت خانوادگی منحصر به فرد مانند زمان، پول، تعدد سفر و دور بودن مسافت مدرسه
- توجه و اهمیت دادن به ارائه آموزشهای دینی و اخلاقی برای فرزندانشان
- تلاش برای اتخاذ رویکردی غیر سنتی برای آموزش فرزندانشان
- داشتن نیازهای خاصی که فرزندانشان دارند، اعم از ضریب هوشی بالا و یا ناتوانی جسمی و بیماریهای خاص
3. نتایج و بررسی نهایی
آموزش خانگی در دوران مدرن میتواند به عنوان ملاحظات والدین در انتخاب آموزش برای کودکان مورد استفاده قرار گیرد.
مزایای آموزش خانگی در مقایسه با آموزش رسمی عبارتند از:
- یادگیری میتواند متناسب با نیازهای کودکان و شرایط خانواده باشد
- فعالیتهای یادگیری میتواند متمرکزتر باشد
- الگوهای خودآموزی ترویج مییابد
- پتانسیل کودک و پیروی از استانداردهای زمانی تعیین شده توسط مدرسه در منزل به حداکثر رسانده میشود
- انطباق رشد ارزش کودک با خانواده
- محافظت از در معرض ارزشهای انحرافی و ارتباطات منفی قرار گرفتن
- تنظیم شدن هزینه تحصیل با وضعیت اقتصادی والدین
- آموزش و یادگیری اخلاقی توسط والدین و به شکلی مستقیم
- جلوگیری از مورد قلدری قرار گرفتن فرزندان در مدارس رسمی
- توجه به آداب و فرهنگ و ارزشهای خانوادگی
در حالی که کاستیهای آموزش در منزل عبارتند از:
- نیاز به تعهد والدین برای آموزش مطالب به فرزندان
- پایین بودن اجتماعی شدن کودکان با همسالان در مقایسه با مدارس سنتی
- دریافت نکردن تداعی های ناهمگون کودکان از محیط
- وابستگی به والدین
- به تاخیر افتادن رشد شخصیت کودک به طور خودکار
با توجه به از توضیحات بالا و جمع بندی انجام شده، مزایای آموزش خانگی به شرح زیر است :
- روند آموزش و یادگیری میتواند فضای دلپذیرتری ایجاد کند و دانش آموزان را خلاقتر و مستقل تر کند، آنها در بیان آثار خود آزادتر هستند که مانع وابسته شدن آنها به دیگران میشود زیرا اساساً فراگیران دارای گرایش و پایه هستند. در آموزش خانگی کودکان باید تا حد امکان پتانسیل خود را توسعه دهند. نقش یک معلم یا والدین فقط همراهی، راهنمایی و تسهیل یادگیری کودک است تا فرآیند یادگیری کاملاً با نیازهای کودک منطبق شود (آموزش انسان گرایانه).
- کودکانی که آموزش مکتب خانه را دریافت میکنند، آماده غوطه ور شدن در دنیای واقعی خواهند بود، زیرا فرآیند یادگیری مبتنی بر فعالیتهای روزمره که در اطراف وجود دارد و از معاشرت محافظت میشود، به کنار رانده میشوند، به این معنی که رشد کودک با خانواده مطابقت دارد و همچنین از کودکان در برابر ارزشها و تداعیهای گمراهکننده مانند نزاع، مواد مخدر، مصرفگرایی، تقلب و غیره محافظت میشود.
- از نظر اقتصادی، هزینه تحصیل میتواند با شرایط مالی خانواده تنظیم شود و از ابزارهای متنوع دیگری که هزینه زیادی را به خانوادهها تحمیل نمیکنند به عنوان روشی جایگزین استفاده کرد.
- انعطافپذیری آموزش خانگی، به این معنی که میتوان آن را در هر جایی اجرا کرد، فرآیند تعیین برنامه درسی میتواند توسط والدین انتخاب شود زیرا معلم به دانشآموزان خانه اجازه میدهد تا نیاز و تقاضای خود را تنظیم کنند.
- موضوعات درسی مورد مطالعه در زندگی واقعی کاربرد بیشتری دارند تا شرایط مناسب تری برای موفقیت کودکان در زندگی اجتماعی فراهم شود.
- پرورش استقلال در کودکان. در آموزش مکتب خانه، این کودک است که تعیین میکند چه دروسی مطالعه شود. بنابراین کودک مسئولیت پذیرتر و مستقلتر خواهد بود. در این مورد، معلم یا مربی فقط در مواقعی که کودک مشکل دارد، به عنوان یک همراه عمل میکند. معلمان یا معلمان نیز خود را نه به عنوان معلم بلکه به عنوان دوستانی که یاد میگیرند قرار میدهند.
- به کودکان کمک میکند تا بیشتر رشد کنند، خود و نقششان را در دنیای واقعی با آزادی بیان درک کنند، برخی از ارزشها را رد کنند یا در مورد آنها توافق کنند بدون اینکه مجبور باشند از سرزنش دوستان یا ارزشهای کمتر بترسند.
- به حداکثر رساندن پتانسیل کودکان در مراحل اولیه بدون نیاز به پیروی از استاندارد زمانی معمول تعیین شده در مدارس دولتی، به عنوان مثال برای کودکانی که به عنوان ورزشکار یا هنرمند فعالیت میکنند.
اما در پس مزایای زیادی که وجود دارد، استفاده از آموزش در منزل قطعا از مشکلات مختلف همراه با آن و همچنین آموزش رسمی مدرسه که دارای محدودیتهایی است جدا نیست.
نقاط ضعف آموزش خانگی عبارتند از:
- دانش محدود معلمان یا والدین. والدین به عنوان معلم یا مربی در عمل آموزش در منزل نقش مهمی در دستیابی به اهداف آموزشی دارند. تعیین و تهیه نظام آموزشی و برنامه درسی بر عهده والدین است. در واقع، هیچ قواعد استانداردی در مورد برنامه درسی و سیستمهای آموزشی اتخاذ شده در مدارس خانگی وجود ندارد، اما استفاده از یک برنامه درسی تثبیت شده همچنین منجر به مشکلاتی در دستیابی به اهداف آموزشی مورد نظر خواهد شد.
- کودکانی که در خانه درس میخوانند، کمتر با همسالان خود از موقعیتهای اجتماعی مختلف ارتباط برقرار می کنند که میتواند تجربه ارزشمندی برای یادگیری زندگی در جامعه ارائه دهد. زیرا در بسیاری از موقعیتها، کودکان آموزش خانگی به ندرت با همسالان خود ملاقات و دور هم جمع میشوند. اگرچه معاشرت یک نیاز مهم برای کودکان در سن مدرسه است.
- آموزش در خانه میتواند فراگیران را از واقعیتهای ناخوشایند در آینده جدا کند تا بر رشد فردی تأثیر بگذارد.
- آمیزش با همسالان محدود است. محدودیتها در درجه اول با همتایان همراه است. محدودیت معاشرت با افراد مختلف که از نظر اجتماعی ناهمگون هستند، میتواند باعث ترس و سرگیجه کودکان در معاشرت اجتماعی در بزرگسالی شود.
- کار تیمی ضعیف است زیرا عادت به خودآموزی، این امکان را ایجاد میکند که بچهها عادت به کار با هم نداشته باشند، نتوانند به سرعت کار گروهی کنند. دانشآموزان بدون ساختار مانند مدارس رسمی مهارتهای کار تیمی نسبتا کمی دارند.
- روح رهبری ندارند. برای دانشآموزان خانه، رهبر بودن مشکل است، زیرا به ندرت فرصتی برای رهبری دارند، بهویژه برای رهبری در گروههایی از کودکان هم سن خود.
- عدم تعامل با همسالان از اقشار مختلف اقتصادی و اجتماعی باعث میشود که دانش آموزان در خانه فرصت کسب تجربیات ارزشمند برای سازگاری و بقا در جامعه را از دست بدهند.
- به دلیل تعامل غالب با والدین، کودکان مکتب خانه به احساس حمایت کامل والدین عادت دارند. این مساله میتواند عوارض جانبی به همراه داشته باشد و منجر به کاهش استقلال کودکان شود.
در مطالب بعدی پیرامون این مساله صحبت خواهیم کرد که برای به حداقل رساندن مشکلات مدرسه خانگی چه تدابیری می توان اندیشید؟ آیا راهکارهایی وجود دارند که مزایای هر دو سیستم آموزشی را کنار هم قرار دهد؟ آیا می توان روند آموزشی برای کودکان تنظیم کرد که هیچ اتلافی به همراه نداشته باشد؟
مطالبی که میتواند برای شما مفید باشد :