رفتار منطقی چیست؟
رفتار منطقی به یک فرآیند تصمیم گیری اشاره دارد که مبتنی بر انتخابهایی است که منجر به سطح مطلوب منفعت یا فایده برای یک فرد میشود. فرض رفتار منطقی بیانگر این است که افراد ترجیح میدهند اقداماتی را انجام دهند که به نفع آنها باشد در مقابل اعمالی که خنثی است یا به آنها آسیب میرساند.
شما قوانین خانواده را ایجاد کرده اید. شما مهارتهای جدیدی را به فرزندانتان یاد دادهاید و آنها را تمرین کردهاید. با این حال، هر کودکی محدودیتها را آزمایش میکند و حتی قوانینی را که شما با دقت تعیین کردهاید، زیر پا میگذارد. این بخشی عادی از رشد آنها و برای یادگیریشان ضروری است. به عنوان والدین یا فردی که نقش والدینی را بر عهده دارد، این فرصت را دارید که انتخاب فرزندتان را به لحظهای قابل آموزش تبدیل کنید.
در زندگی خودمان، اگر سریع در مغازه بپیچیم و لامپ را بزنیم و بشکنیم، میدانیم که نتیجه رفتار منطقی آن این است که از ما انتظار میرود لامپ شکسته را بخریم. والدین و کسانی که نقش والدینی را بر عهده دارند، معمولاً باید کودک را از طریق یک پیامد منطقی راهنمایی کنند تا در مورد انتخاب خود فکر کند، با مشکل خود روبرو شود، مسئولیت را بر عهده بگیرد و هر آسیبی را که وارد شده را ترمیم کند.
برای هر کودکی مهم است که بیاموزد اعمالش بر اطرافیانش تأثیر میگذارد. این در طول زمان توسعه یافته و نیاز به تمرین زیادی دارد. در واقع، مغز یک نوجوان از فرآیندهای تفکر جادویی دوران کودکی خود به یک فرآیند تفکر منطقیتر و منطقیتر سازماندهی میشود. مهارتهای تفکر مرتبه بالاتر آنها تا اوایل تا اواسط دهه بیست به طور کامل شکل نگرفته است. وقتی فرزندتان این مهارتهای حیاتی زندگی را توسعه میدهد، حمایت و راهنمایی شما اهمیت زیادی دارد.
این مطلب بر این تمرکز دارد که چگونه میتوانید مهارتهای تصمیمگیری مسئولانه را با دنبال کردن پیامدهای منطقی که ممکن است ناشی از اقدامات ناایمن یا نامناسب باشد، آموزش دهید. ابتدا پیامدهای منطقی تعریف میشوند. در مرحله بعد، چرا مهم است که در مورد دنبال کردن پیامدهای منطقی جدی باشیم. و در نهایت نمونه هایی از راه های پشتیبانی از پیامدهای منطقی که در مطلب بعدی با عنوان والدین و آموزش منطقی بودن به فرزندان – قسمت دوم ارائه شده است.
ما نیازی به ابداع عواقب اقدامات ناایمن یا نامناسب فرزندانمان نداریم. آنها به طور طبیعی رخ میدهند. نکته کلیدی این است که کودکان را برای ترمیم آسیبی که ایجاد کرده اند راهنمایی کنید.
مطلب مرتبط : والدین و آموزش رفتار منطقی به فرزندان – قسمت دوم |
پیامدهای منطقی چه تعریفی دارند؟
پیامدهای رفتار منطقی پیامدهای طبیعی هستند که از اقدامات کودک با دیگران یا دارایی شان ناشی میشوند. پیروی از پیامدهای رفتار منطقی به این معنی است که بزرگسال کودک را راهنمایی میکند تا مسئولیت هر آسیبی که ایجاد شده یا آسیب وارد شده را بپذیرد. هدف این است که به کودک خود بیاموزید که هر عملی عکس العملی دارد.
پیامدهای منطقی برای نوزادان مناسب نیست. نوزادان دائماً در حال یادگیری دنیای اطراف خود هستند. وقتی نوزادی موهای شما را میگیرد یا چیزی را از صندلی بلندش میاندازد، با مشاهده و کاوش در دنیای خود کاری را انجام میدهد که از نظر رشد مناسب است. شما میتوانید توجه آنها را به چیز دیگری معطوف کنید در حالی که نقش اصلی شما این است که به آنها کمک کنید احساس امنیت کنند و در عین حال حس کشف آنها را تشویق کنید.
نوزادان از طریق تعاملات حساس و محبت آمیز با شما میآموزند که چه کسانی هستند و چگونه با دیگران ارتباط برقرار میکنند. این تعاملات بر توانایی آنها برای گوش دادن، برقراری ارتباط مؤثر، یادگیری و مدیریت احساسات و اعتماد به شما به عنوان یک مراقب تأثیر میگذارد.
قوانینی برای حفظ امنیت و شکوفایی افراد، مکانها و چیزها ایجاد شدهاند. وقتی قوانین زیر پا میروند، نتایج طبیعی رخ میدهد. اسباببازی شکسته میشود، یا وقتی اسباببازی کودک ربوده میشود، احساسات کودک جریحهدار میشود. گاهی اوقات، هم اشیاء فیزیکی و هم احساسات آسیب میبینند. اینها فرصتهایی برای آموزش به کودک است که میتواند گامهای بعدی را برای تعمیر آنچه شکسته است و برای التیام آنچه آسیب دیده است بردارند. با تعهد مداوم والدین به دنبال کردن پیامدهای منطقی، کودک یاد میگیرد که از طریق پیامدها فکر کند و در نتیجه مهارتهای تصمیمگیری خود را تقویت میکند.
راهنمایی و انضباط برای ایجاد مهارت برای بسیاری از والدین چالش برانگیز است. وقتی کودکان قوانین مهم را زیر پا میگذارند، والدین چه باید بکنند؟ بسیاری از والدین و کسانی که نقش والدینی دارند احساس میکنند که اگر تنبیه نکنند، فرزندشان متوجه نمیشود که رفتار آنها نامناسب بوده است.
در واقع، وقتی کودک تنبیه میشود، اغلب احساس ترس، تحقیر و صدمه میکند. آنها همچنین ممکن است احساس سوءتفاهم یا بی عدالتی کنند. این احساس شدید ترس یا صدمه بر روابط آنها با شما تأثیر میگذارد و نه بر رفتار نادرستی که رخ داده است. احتمالاً فرزند شما درسی را که میخواهید بر آن تأکید کنید کاملاً از دست میدهد و احساس ناامنی میکند. اگرچه ممکن است در لحظه آسان تر به نظر برسد، اما برداشتن یک وسیله برای تنبیه یا فرستادن کودک به اتاقشان اغلب نشان دهنده یک پیامد طبیعی نیست.
هنگام آموزش علت و معلول، همه کودکان متناسب با سنی که دارند ممکن است به آموزش بیشتری نیاز داشته باشند. هر بار که کودکی قانون را زیر پا میگذارد، والدین یا کسانی که نقش والدینی را بر عهده دارند باید به دقت در نظر بگیرند: “چه چیزی آسیب دید؟” و “چگونه میتوانم به فرزندم کمک کنم تا در مورد آنچه آسیب دیده است فکر کند و چگونه میتواند به بهبود یا ترمیم آنچه آسیب دیده کمک کند؟” مشارکت دادن فرزندتان در تصمیم گیری در مورد چگونگی درست کردن موقعیت و حمایت از او در فرآیند ساختن دوباره چیزی که شکسته است (مخصوصاً زمانی که احساسات آسیب دیده دیگران را شامل میشود) برای کمک به آنها در درونی کردن مهارتهای تصمیم گیری مسئولانه کلیدی است.
هر بار که کودک رفتار ناایمن یا نامناسبی را انتخاب میکند، فرصتی برای آموزش یک مهارت حیاتی زندگی و پرورش احساس مسئولیت است.
پیامدهای منطقی برای کودکان دو ساله و بزرگتر مناسب است. برای والدین و کسانی که نقش والدینی با نوزادان دارند، ایمنی و نظارت ضروری است. نوزادان از طریق هر پنج حواس لامسه، چشایی، بویایی، شنوایی و بینایی، جهان و اشیاء اطراف خود را میشناسند و درک میکنند.
محیطی برای فرزندانتان ایجاد کنید که برای آنها امن باشد. اسباببازیها و کتابهای تختهای مناسب نوزاد را در نزدیکی نوزاد خود قرار دهید. مراقب باشید و تمرکز کودک خود را تغییر دهید تا از موقعیتهای ناامن جلوگیری کنید. میتوانید بگویید: بیایید به جای بازی با وسیله خواهرتان با بلوکها بازی کنیم.
دنبال کردن پیامدهای منطقی ضروری است
کودکان علاوه بر رشد جسمی، اجتماعی و عاطفی، از نظر اخلاقی نیز رشد میکنند. آنها آگاهی خود را از تأثیر اعمالشان بر دیگران افزایش میدهند. والدین و کسانی که نقش والدینی را برعهده دارند، فرصتی برای تقویت ارتباط بین انتخابهای کودکان و ارزشهای آنها دارند. آنها میتوانند چندین انتخاب محدود و معتبر به کودک ارائه دهند و پیش از اتخاذ تصمیمها برای پیشبینی تأثیر آن بر دیگران، تفکر فعالانه را تشویق کنند.
والدین همچنین میتوانند پس از انتخابهای ناامن یا نامناسب توسط فرزندانشان، در مورد آسیب ایجاد شده و گزینههای دیگری که ممکن است به کودک کمک کند تامل کنند تا کودک دامنه احتمالات را در تصمیمگیری خود درک کند. انتخابهای کوچک تبدیل به تمرینی برای لحظات تصمیم ساز در سالهای بعد میشوند، زمانی که همسالان نوجوانان را تحت فشار قرار میدهند تا قوانین را زیر پا بگذارند یا خطرات ایمنی را بپذیرند.
چگونه والدین بین پیامدهای منطقی و مجازات تمایز قائل میشود؟
اولین سرنخ از پرسیدن از خود به دست میآید: آیا واکنش های من ناشی از عصبانیت است؟” افکاری مانند: من به آنها نشان خواهم داد که رئیس اینجاست یا مطمئن میشوم که دیگر این کار را انجام ندهند، از عصبانیت ناشی میشود. از آنجایی که خشم از بخش اولیه و بقای مغز میآید (بخشی که فقط میتواند بر مبارزه، فرار یا . . . تمرکز کند)، در صورت عصبانیت احتمال کمتری وجود دارد که منابع ذهنی برای کمک به فکر کردن از طریق نتیجه منطقی داشته باشید.
اگر والدین عصبانی باشند، نیاز به زمان اختصاصی دارند تا نفس بکشند، تمرکز کنند و در هنگام بازگشت به مشکل، در مورد چیزی که بیشتر منطقی است فکر کنند. در آن لحظات آرام، والدین میتوانند از خود بپرسند: چگونه میتوانم به فرزندم کمک کنم ابتدا با احساسات خود کنار بیاید؟ و سپس دوباره از خود بپرسند چگونه میتوانم فرزندم را برای ترمیم آسیبی که ایجاد شده راهنمایی کنم؟
با حمایت از رشد مهارتهای اجتماعی، عاطفی و با دنبال کردن پیامدهای منطقی، میتوانید مستقیماً بر مهارتهای تصمیمگیری فرزندتان تأثیر بگذارید و نتایج را بهبود ببخشید. توسعه مهارتهای اجتماعی و عاطفی منجر به اخلاق کاری قوی تر، روابط خانوادگی عمیق تر، افزایش عملکرد شغلی و بهبود سلامت در طول عمر میشود.
مطالبی که میتواند برای شما مفید باشد :