کتاب آنچه در مدرسه به شما یاد نمی دهند نوشتهٔ آلن دوباتن است و با ترجمه توران عالی در انتشارات کتابسرای نیک منتشر شده است. این اثر یکی از کتابهای مجموعهٔ مدرسهٔ زندگی است.
درباره کتاب آنچه در مدرسه به شما یاد نمی دهند
در تمام کشورهای پیشرفته، تا زمانی که فرد به ۲۱ سالگی برسد، به جز درسخواندن کمتر کاری برای انجامدادن دارد چون دنیای امروز با جدیت خاصی به حوزهٔ تحصیلات میپردازد. در خانوادههای بسیاری، تکالیف درسی امری مقدس تصور میشود و برای پرورش نیروی کار جوان، جمعیت عظیمی از معلمان و مربیان، دانشکدهها و مأموران آموزشی از طریق نظام مدرسه به کار گرفته میشوند. سیاستمداران در جناحهای مختلف سیاسی برای اثبات اهمیت امر آموزش نزد خودشان با همدیگر رقابت میکنند. اما عموماً انسان کاملی را نمیبیند که در مشکلات زندگیاش بتواند از آموزشهای دوران مدرسه استفاده کند چون مفاهیمی که برای یک زندگی خوب و معتدل بسیار مهم هستند، مورد بیتوجهی قرار گرفتند. کسانی که در مدرسه بهترین عملکرد را دارند، در درازمدت، لزوماً در زندگی بهخوبی عمل نمیکنند و برعکس. این کتاب که یکی از آثار مجموعهٔ مدرسهٔ زندگی است به شما کمک میکند بتوانید مسیر روشن و مشخص خود را پیدا کنید.
خواندن کتاب آنچه در مدرسه به شما یاد نمی دهند را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به تمام کسانی که برای خود و فرزندانشان به دنبال شادی هستند پیشنهاد میکنیم.
درباره آلن دوباتن
آلن دو باتن، نویسنده، فیلسوف و مجری تلویزیونِ ساکن بریتانیا که دغدغهاش نوشتن درباره زندگی روزمره به شیوهای فلسفی است. او در تمام نوشتههایش میکوشد فلسفه را وارد زندگی عادی انسان کند.
آلن دوباتن نویسنده فلسفی در سال ۱۹۶۹ در شهر زوریخ سوئیس به دنیا آمده است. او اکنون در لندن زندگی میکند و مشغول مدیریت در مؤسسه خود یعنی مدرسه زندگی است. این نویسنده اکنون بهعنوان نویسنده فلسفه روزانه شناخته میشود. او درباره موضوعاتی مینویسد که هرروزه همه انسانها با آن دستوپنجه نرم میکنند. موضوعاتی مانند عشق، سفر، هنر، معماری و ادبیات. کتابهای آلن دوباتن تاکنون به بیشتر از سی زبان دنیا ازجمله فارسی ترجمهشدهاند.
دوباتن دوره دکتری فلسفه را در دانشگاهِ هاروارد آغاز کرد ولی برای نوشتن کتب فلسفی به زبان ساده، آن را نیمهکاره رها کرد. مهمترین کتابهای الن دوباتن، تسلیبخشیهای فلسفه و هنر سیروسفر نام دارند.
اولین کتاب آلن دوباتن به نام جستارهایی در باب عشق، در سال ۱۹۹۳ زمانی که او ۲۴ سال داشت، منتشر شد. کتابی که خیلی زود در لیست کتابهای پرفروش قرار گرفت و بیش از دو میلیون نسخه از آن به فروش رفت.
آلن دوباتن مؤسس مدرسهای به نام مدرسهٔ زندگی است. او با این باور که فرزندان ما در مدرسه راه و روش زندگیکردن را نمیآموزند مدرسه زندگی را تأسیس کرد. دوباتن معتقد است این فقدان دانش باعث میشود کودکان در زندگی بالغانهشان با مشکلات زیادی مواجه شوند.
موضوعاتی که در مدرسهٔ زندگی تدریس میشوند متنوعاند. اما همه این آموزشها در راستای افزایش خودشناسی هستند. زیرا گردانندگان این مدرسه معتقدند تنها با خودشناسی است که میتوانیم زندگی برتر و رضایتبخشتری داشته باشیم. مجموعه آموزشهای این مدرسه در شش دسته کلی تقسیمبندی میشود. خودشناسی، ارتباطات (Relationships)، کار، آرامش، رفتارهای اجتماعی و فرهنگ و فراغت.
نویسندگان و فیلسوفان باتجربهای هم در این مؤسسه کار میکنند. نکته جالب این است که باتوجهبه تفاوتِ روشهای یادگیری، مدرسه زندگی آلن دوباتن، آموزهها یا محصولاتش را به روشهای مختلفی، مانند کتاب، کارگاه، ویدئو، جلسهٔ روانکاوی و … ارائه میکند.
آلن دوباتن تاکنون کتابهای بسیاری منتشر کرده است. از میان این آثار، کتابهای جستارهایی در باب عشق، تسلیبخشیهای فلسفه، هنر سیروسفر، اضطراب منزلت، دین برای خداناباوران، سیر عشق، هنر همچون درمان و تعدادی از کتابهای مدرسهٔ زندگی به فارسی ترجمهشدهاند و همه آنها در فهرست پرفروشترین کتابهای بازار قرار گرفتند.
بخشی از کتاب آنچه در مدرسه به شما یاد نمی دهند
«جهانبینی مبتنی بر مدرسه، اول و بیش از هرچیزی این باور را القا میکند که صاحبمنصبان میدانند چه کار میکنند و وظیفهٔ عوام اطاعت است. این احساس نیز وجود دارد که همهٔ کارها وقتی خوب پیش میروند تا حد زیادی کسلکننده، احمقانه و تا حدودی بیهدف تلقی میشوند، همان حسی که موقع انجام مشق شب به ما دست میداد. مدارس به ما میآموزند که نشانههای حاکی از خستگی خود را نادیده بگیریم یا فراموش کنیم. آنها میتوانند درجات خطرناکی از تحمل را به ما بیاموزند.
در تمام این مدت مدرسه به ما میآموزد که بالادستیها صلاح ما را میخواهند، آنها (کسانی که خودتان میدانید، نظام مدرسه و بزرگترها) آنچه را که خوب است برای ما میخواهند و در جهت منافع بلندمدت ما صحبت میکنند. «ما از شما مراقبت میکنیم. اگر از قوانین ما پیروی کنید، پیشرفت خواهید کرد. امتحانها (و همه جایگزینهای آن) اساساً دقیق هستند. آنها، کسانی که میدانید، معیار نهایی ارزش شما را آزمایش کردهاند. ارزش شما به اندازهٔ نمرههایتان است». برای داشتن چنین طرز فکری نیازی به نشستن در کلاس جغرافیا نیست؛ ممکن است در یک دفتر در حال فروش مبلمان باغی به بازار بلژیک و چیزی در این مایهها باشیم؛ ممکن است صاحب چند فرزند و از نظر ظاهری یک فرد بالغ باشیم و در عین حال همچنان در شرایطی زندگی کنیم که گویی «امتحاناتی» برای گذراندن و جامهایی برای برندهشدن وجود دارند.
هنجارشکنی به چه معناست؟ در نهایت ترک مدرسه به چه معناست؟ به معنای آگاهی از برخی موارد زیر است: اینکه هیچ تضمینی برای دستیابی به رضایت توسط مسیر پیشنهادی افراد صاحبمنصب وجود ندارد. «آنها» راهش را نمیدانند. هیچکس نمیداند (خوشبختانه). مسیر امن ممکن است برای شکوفایی ما کاملاً خطرناک باشد.
کسالتِ ما یک ابزار حیاتی است. نشان میدهد که چه چیزی ما را به آرامی میکُشد و یادآوری میکند که زمان کوتاه است. اقتدار بنا بر تعریف مطلوب نیست. معلمان و جایگزینهای آنان هیچ برنامهٔ واقعیای برای ما ندارند، مگر در مواردی که به نفع پیشرفت خودشان باشد. به نظر میرسد بهترینها را برای ما میخواهند اما در واقع قصد دارند برای منافع خودشان ما را بازی دهند. در پایان، آنها هیچ جایزهٔ مناسبی برای ارائه به ما ندارند. یک کارت رنگی به ما میدهند و ما را به زمین گلف و سرانجام به قبر میفرستند و ممکن است زندگی ما را تلف کرده باشند.»
این کتاب را از کجا تهیه کنیم: